تاریخ انتشار 21 شهریور1401
مرور جامعه شناختی سبک پوشش بانوان در ایران و تحلیل عوامل موثر بر آن
#مریم نارگونی / کارشناس مردم شناسی و طراح لباس * خانه مد مریم نارگونی
چکیده
مسئله پوشش در جامعه ی امروز، علاوه بر اینکه یک ضرورت اصلی و طبیعی محسوب می شود، از منظر “اجتماعی و فرهنگی” نیز بسیار جائز اهمیت بوده و کارکردها و معانی مختلفی را به نمایش میگذارد. مطالعه در زمینه سبکهای رایج پوشش بانوان در جامعه، شناخت لازم در خصوص فرهنگ فعلی جامعه، تحولات و تغییرات احتمالی را میسر میسازد، و میتواند نقاط قوت و ضعف فرهنگی را به تصویر بکشد، از این رو این پژوهش با هدف « مرور جامعه شناختی سبک پوشش بانوان در ایران و تحلیل عوامل موثر بر آن» و با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. بررسی های انجام شده نشان داد که اولاً امروزه معنای و مفهوم سبک پوشش نزد بانوان تغییر کرده است و سبک و نوع لباس برای نمایش سبک زندگی، پایگاه طبقاتی- اقتصادی- شغلی، سبکهای زیبایی شناختی، و نیز نمایش عقیده، مذهب و نوع فرهنگ استفاده میشود. همچنین در ایران با توجه به تحولاتی که به ویژه در دهه های اخیر در سبک پوشش بانوان مشاهده می کنیم، عواملی همچون «فرهنگ اسلامی، سبک زندگی مدرن با ویژگیهای خاص خود، مصرفگرایی و مدگرایی، مدرنیته، رسانهها و به خصوص رسانههای اجتماعی نوین و ساختارهای فرهنگی – اجتماعی مانند مقایسه های اجتماعی» بیشترین نقش را در تغییرات نوع پوشش داشته اند و باعث بروز انواع سبک ها و الگوهای پوشش در جامعه شده است. بنابراین، با توجه به فرهنگ جامعه ایرانی که فرهنگی دینی و اسلامی است، برخی از سبکهای رایج پوشش در جامعه در تعارض با آن قرار دارد و نیاز است که مدلهای بومی شدهی ایرانی- اسلامی بیشتر مورد توجه طراحان لباس قرار گیرد و سعی شود، مدل ها و سبک هایی از پوشش در جامعه رواج داده شود که علاوه بر سازگاری با سبک زندگی مدرن، به ارزشها و هنجارهای اسلامی- ایرانی نیز پایبند باشد.
کلیدواژه ها: سبک پوشش، فرهنگ اسلامی، سبک زندگی مدرن، هویت، رسانه، مدگرایی.
مقدمه
سبک پوشش و نوع انتخاب لباس (به ویژه لباس رسمی در سطح جامعه) ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ وﺟﻮه زﻧﺪﮔﻲ در همه ی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎﺳﺖ. نوع لباس و سبک پوشش در گذشته بیشتر وجه کاربردی داشت و تقریباً تا یک قرن پیش، مردم هر جامعه و هر منطقهای اغلب نوعی از پوشش را استفاده میکرد که متناسب با موقعیت اجتماعی، جغرافیایی، جنسیت، سن و فاکتورهایی از این دست بود، و نوع پوشش هر منطقه متناسب با ویژگی های فرهنگی، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و مذهبی مردم بود، لذا در این دورانِ پیش از مدرن، سبک پوشش هر ملتی، نشان دهنده ی هویت فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، طبقاتی و اقتصادیِ آن ملت بود. اما با رشد سرمایه داری و شیوع دوره ی مدرنیته، یکی از عرصه هایی که به شدت دستخوش تغییر و تحول شده است، سبک پوشش و الگوهای پوشاک بوده است.
ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺷﺪن ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﻮﯾﺖ ﺳﺎز و ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯽ در ﭘﯽ ﻫﻮﯾﺖﻫﺎ را ﮐﻪ از ﺧﺼﺎﯾﺺ ذاﺗﯽ دﻧﯿﺎي ﻣﺪرن و ﻣﻌﺎﺻﺮ اﺳﺖ، ﻣﯽﺗﻮان در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮي ﭘﻮﺷﺸﯽ زﻧﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﺮوز اﯾﺮان ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار داد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ، ﺗﻘﺎﺑﻞ ﻫﻮﯾﺖﻫﺎي ﻣﺪرن ﺑﺎ اﺷﮑﺎل ﻫﻮﯾﺖ ﺳﻨﺘﯽ، ﮐﺎﻧﻮن ﺑﺤﺚﻫﺎي ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﻫﻮﯾﺖ اﺳﺖ و ﻧﻤﺎي ﻇﺎﻫﺮ ﯾﺎ ﺳﺒﮏﻫﺎي ﭘﻮﺷﺶ زﻧﺎن و ﻣﺮدان ﻧﯿﺰ در ﮐﺎﻧﻮن اﯾﻦ ﺗﻘﺎﺑﻞﻫﺎ و ﮐﺸﻤﮑﺶﻫﺎ ﻗﺮار دارد، ﭼﺮا ﮐﻪ ﺷﯿﻮه ﭘﻮﺷﺶ از ﯾﮏﺳﻮ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮد و از ﺳﻮي دﯾﮕﺮ، اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼش دارﻧﺪ ﺗﺎ ﭘﻮﺷﺶ و ﻫﻮﯾﺖ ﺧﻮد را ﻫﻢﺳﻮ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﯾﺎ ﻏﯿﺮﻫﻢﺳﻮ ﺑﺎ آن و ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺗﻤﺎﯾﻼت و ﺳﻼﯾﻖ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮد، ﺑﺎ ﺑﺴﺘﺮﻫﺎﯾﯽ ﻏﯿﺮ از ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ، ﺑﺴﺎزﻧﺪ. در ﺣﻘﯿﻘﺖ، ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﻨﺘﯽ ﻫﻮﯾﺖﺳﺎز در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮان، ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺟﻨﺲ، رﻧﮓ و اﻟﮕﻮي ﭘﻮﺷﺶ، ﺗﻔﺎوتﻫﺎﯾﯽ را ﺑﺮاي ﭘﻮﺷﺶ زﻧﺎن و ﻣﺮدان ﻗﺎﯾﻞ ﻣﯽﺷﻮد. از ﺳﻮي دﯾﮕﺮ، در ﭼﻨﺪ دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎي ﻧﻮﯾﻦ ارﺗﺒﺎﻃﯽ و در ﭘﯽ آن رﺷﺪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻓﺮاﻣﺤﻠﯽ، زﻣﯿﻨﻪ رﺷﺪ ﺗﻨﻮﻋﯽ از ﻣﺮاﺟﻊ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﻮﯾﺖ ﺳﺎز ﻣﺪرن در اﯾﺮان ﻓﺮاﻫﻢ آﻣﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮاﺟﻊ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻫﻮﯾﺖ ﺳﺎز ﺳﻨﺘﯽ و دﯾﻨﯽ را ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶ روﺑﻪ رو ﮐﺮده اﻧﺪ (مختاری و همکاران، 1397).
به باور اندیشمندان، پوشش در ایران، بيش از آنکه امري عرفي باشد، دیني است و از مهمترین مباحثي كه در توضيح نوع پوشش هاي به كاررفته ازسوي زنان باید بدان اشاره كورد، مسئله ی حجاب است. اهميت فراواني كه قشر زیادي از جامعه براي دین و دستورات دیني در امور زندگي خود قائل اند، موجب شده است بازتاب دستورات دیني در زندگي روزمره امري مشهود و نمایان باشد با این حال، همه ی شيوه هاي پوشش در ایران را نمي توان در قالب حجاب منحصر كرد. شيوه پوشش بخشي از افراد جامعه نيز برمبناي سنت و فرهنگ شکل گرفته است. بنابراین، نکته ی جالب توجه آن است كه در پوشش زنان جامعه ایران، هم اشکال دیني و هم اشکال غیردیني پوشش دیده مي شوند (حمیدی و فرجی، 1387) که این امر نیازمند پژوهش و بررسی است که چه عواملی بر این امر تاثیر داشته اند. قابل ذکر است در دنیای مدرن به ویژه با گسترش فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي نظير ماهواره، اینترنت و شبکه هاي اجتماعی نوین، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافته است و این فرایند منجر به رسوخ فرهنگ های مختلف در یکدیگر و تمایلات متنوع و مختلف در مردم شده است که عده ای از مردم تمایل به تمایز را در سبک پوشش خود نشان داده اند و به سبکهای نوینی از پوشش روی میآورند که گاهی با فرهنگ جامعه ی خودشان نیز تناسبی ندارد. به طوریکه امروزه در ایران شاهد سبکهای مختلفی از پوشش سنتی، نیمه سنتی، سنتی- مدرن، تمام مدرن و… می باشیم.
انتخاب الگوي پوشش در جامعة ايران بر خلاف بعضي از جوامع معاصر كه صرفاً جنبه ابزاري و مادي تلقي مي شود، از دو جهت “مادي و معنوي” دارای اهمیت است و نماد “هويتي و فرهنگي” به خود گرفته است.
کریک (2005) و مکوی (2000) عنوان میکنند که؛ پوشاک میتواند ابزاری برای اجتماعی شدن و کنترل اجتماعی و از طرف دیگر برای رهایی از محدودیت های فرهنگی بشمار آید. در این مورد می توان در ایجاد سبک های خرده فرهنگی پوشاک در نیم قرن گذشته اشاره کرد (باون،2006). بدون شك يكي از مهم ترين ابزارهاي قضاوت هاي اجتماعي دربارة افراد، نوع پوشش آنهاست. كاركردهاي تمايزبخشي و وحدت آفريني، بر مبناي برساخت عيني ارزش هاي مطلوب فرد، از ديگر مشخصه هاي الگوي پوشش است.
در اﻳﺮان، ﻃﻲ دهه های اﺧﻴﺮ و ﺑﻪ وﻳﮋه ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﻲ، سبک پوشش بانوان، الگوهای رایج و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ آن، ﺑﻪ وﻳﮋه در ﻣﻮﺿﻮع ﺣﺠﺎب اﺳﻼﻣﻲ، ﺑﺎ ﻓﺮازوﻧﺸﻴﺐ ﻫﺎ و تحولات بسیاری ﻫﻤﺮاه ﺑﻮده اﺳﺖ که بعضاً از منظر آسیب شناسی نیز به آن نگریسته شده و به عنوان یک چالش فرهنگی از آن یاد شده است. در اﻳﻦ پژوهش، ﺑﺎ درﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻦ سبک ﭘﻮﺷﺶ، ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﺔ ﻻﻳﺔ ﺑﻴﺮوﻧﻲ ﻫﻮﻳﺖ اجتماعی بانوان، به ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮي سبک پوشش بانوان در ایران پرداخته شده است.
شایان ذکر است، مسئلة تغييرات صورت پذيرفته در الگوي پوشش بانوان ایرانی در دهه های اخیر و گرايش سليقة بانوان و به ویژه نسل جوان و نوجوان در استفاده از الگوهاي پوشش مدرن که اغلب تناسبی با ارزش ها و هنجارهاي ديني و ملی ایرانی ندارند، بيش از يک دهه است که براي جامعة ايراني به منزلة يک آسيب مطرح شده است، و نگاه های بسیاری از پژوهشگران و کارشناسان را به سوی خود جلب نموده است. به منزله ی دسترسی به راهکارهایی برای تعدیل این وضعیت، ابتدا نیازمند شناخت عوامل و متغیرهای موثر بر سبک پوشش بانوان در ایران هستیم و در این راه نیازمند مطالعات جامعه شناختی می باشیم که این نوشتار در این زمینه انجام شده است و با بررسی ها و مطالعات صورت گرفته، سعی می شود که مهمترین عوامل بر سبک پوشش بانوان در ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.