قصه چیامد

چیا جبری

مدیر موسسه هنری چیامد

  بنیانگذار جشنواره مد  سی پال

ویژگی چیا جبری را باید در آمیخته ای از شجاعت که از پدر وام گرفته و هنر وشی مادر جستجو کرد. خاطره اولین تجربه هایش ازمد به خریدهای عید برمی گردد “مامان یک روز همه خواهر برادرها را برای خرید می برد ویک روز هم اختصاص به من داشت که لباسی که در ذهنم طراحی کردم را پیدا کنم و اگر نا امید میشدم پارچه مد نظرم را با مامان به خیاطی می بردیم تا مدل لباسم را خودم سفارش بدهم و تازه ماجرا شروع می شد که باید کفش همرنگ و روبان مو وگوشواره ست لباسم را پیداکرده و استایل خودم را بسازم. پدر اما سختگیر بود گرچه اندیشه اش شعر بود ومتل و داستان اما همه یک نتیجه داشت “کار نشد ندارد “

بعدتر او روحیه ادبی خود را به حیطه طراحی لباس آورد و هر کالکشن اش روایتی دارد و شخصیت  هایی و البته تم خاص خودش. اما داستان خود چیا از روزی در اوایل جنگ ایران و عراق آغاز شد. او می گوید از طرف مسجد داوطلب می خواستند برای دوخت و دوز لباس وملافه رزمندگان و من دوختن را شروع کردم و این اولین قدمهای اندیشه چیا مد بود چرا که آن ببر سیاه (چرخ خیاطی) عشق به خلق کردن را در من بوجود آورد.

در همان بحبوبه جنگ و در کنار دو فرزند کوچک اش دوره های خیاطی را گذارنده و دیپلم فنی گرفت و شیوه آسان خیاطی را تدوین کرد. از آنجا که سودای آموزش و توانمندی سازی زنان را داشت اقدام به دریافت امتیاز رسمی کرده و خیلی زود آموزشگاه خاتون را تاسیس نمود او در بیست و چهارسالگی جوانترین مدیر آموزشگاه در استان بود.

تجربه دوازده ساله تدریس موفق، داوری، طراحی سوال، ایجاد سرفصل و الگو سازی لباس اقوام و آموزش گام به گام قلاب بافی برای سازمان فنی و حرفه ای کرمانشاه همزمان ادامه تحصیل در رشته خیاطی، و کسب چهارده مدرک فنی درخیاطی و صنایع دستی (گلسازی، قلاب بافی، قالی بافی، گلدوزی، مروارید بافی، آینه کاری و…) تاسیس آموزشگاه مروارید بافی/گذراندن دوره مدیریت دولتی، تاسیس اولین مجتمع فنی خیاطی وصنایع دستی شامل تمام رشته، فعالیت های او تا قبل از مهاجرت به تهران بود.

چیا جبری با مهاجرت به تهران فصل تازه ای را در زندگی اش آغاز و به سراغ دغدغه نوجوانی اش یعنی نوشتن (شعر، داستان) رفت. او شش ماه بعد از ورودش به کرج انجمن ادبی و فرهنگی زنان سرمشق را تاسیس کردو نام اش در کتاب شهر کرج در کنار مشاهیر کرج به ثبت رسید. در عمر دوساله انجمن سرمشق مراسم روززن/روزکودک با کودکان بهزیستی و بزگداشت فردوسی با حضور استاد کزازی، روز سینما پخش فیلم نارو نی و روستای سرشماری نشده با حضور عوامل برگزار شد و هرهفته در انجمن سرمشق نمایش فیلم ونقد وبررسی برگزار شد.

دغدغه سینما جبری را به سینمای جوان کرج که با آنها در سرمشق همکاری داشت کشاند و ماحصل آن فیلمنامه کوتاه آدم برفی بود. از طرفی مسئولیت صفحه شعر روزنامه زمان را نیز به عهده داشت و علیرغم آنکه خوانندگان زیادی داشت بعداز بیرون آمدن ویژه نامه سوگ شاملو روزنامه همکاری خود را با او قطع کرد. همکاری با حسین پرنیا در آموزشگاه موسیقی تجربه کوتاه و دوستی پایداری بود در نهایت جبری به کرمانشاه بازگشت و مدت سه ماه به تحقیق و پژوهش در زندگی زنان جنگ پرداخت که مجموعه ای با هفت دفتر با عنوان روایت عشق بود که دفتر هفتم آن در جشنواره دفاع مقدس جایزه قلم طلایی را برایش به ارمغان آورد.آشنایی با آقای جابر قاسمعلی در مقام مشاوره فیلمنامه در سریال هویت/تله فیلم بهار ترش ( بهارشیرین) پاییزی که گذشت، پشت درهای بهشت (لبخند خدا) کوره ای خاموش وهمکاری در  فیلمنامه عبور از پاییز و کمال مسازه ؟ و ایفای نقش در چتر سفید ( کارگردان جابرقاسمعلی ) نویسنده و مشاوره فیلم های کوتاه عروس آب، هناس، پابوس با کارگردانی آقای مهدی یار محمدی همچنین جایزه جشنواره مقاومت برای فیلمنامه فرنگیس / کاندیدا جشنواره پلیس برای مرد صورتی و جایزه پروانه طلایی جشنواره کودک برای کوره های خاموش در کارنامه فعالیت دهساله اوست

حضور دوباره جبری در حیطه پوشش در سال 90 با بنیاد ملی مد و لباس آغاز شد. خیلی زود به دلیل سابقه حرفه ای با همکاری دخترش خاتون شهبازی مجوز موسسه هنری چیا مد را گرفت. خانم شهبازی قبلا هم سابقه همکاری با مادرش را درکانون آگهی و تبلیغات پرکاس داشت. جبری که سالها تجربه و پژوهش لباس اقوام را در کارنامه خود دارد اینبار با دغدغه به روز رسانی لباس اقوم اولین کالکشن خود با نام شهرزاد را که اقتباس از لباس اقوام ایرانی و مشتمل بر 30 لباس با موضوع سنت لایه زیرین مدرنیته را رونمایی کرد. کاخ سعد آباد در هفته میراث فرهنگی به مدت هفت روز میزبان این آثار بود که یازده هزار نفر بازدید کننده داشت. این مجموعه با عنوان طراحان برتر به ترکیه سفرکرد و پس از آن به دعوت رایزن فرهنگی گرجستان به موزه ملی تفلیس رفت و در سال 88 میهمان سفیر کره در ایران شد و در آخرین حضورش با عنوان میراث آشنا در برج میلاد حضور داشت.

جبری که مجوز صنعتگری از میراث فرهنگی دارد در سال97 به پاس تحقیق و پژوهش در حیطه لباس اقوام ایرانی تندیس و تقدیر سازمان میراث فرهنگی را دریافت کرد او در راستای فعالیت های اجتماعی خود با طراحی لباس برای اولین مدل لنفی دم جهان موجب آشنایی مخاطبان بسیاری با این بیماری و حضور خود بیماران در عرصه اجتماعی شد. آوات تجربه حضور در گالری هنرهای تجسمی سیحون و اجرا پرفورمنس با لباسها طراحی شده رویکردی نمایشی و استفاده از لباس برای بیان مفهوم بود. هفت شهر عشق اما اقتباس ازمتنی کاملا ادبی و تلفیق آن با افسانه نمکی برای یک گروه حرکات موزون است. طراحی لباس برای گروه های موسیقی، بازیگران و هنرمندان همچنین طراحی لباس برای سخنران تدکس (خانم ساناز مینای) از جمله فعالیت ها چیا جبری در قالب طراح و مدیر برند چیا مد است. تولید دو کالکشن با عنوان توسان و زمسان پروژه سنگینی که رویکردی پژوهشی و تحقیقاتی دارد. توسان  کالکشن با موضوع یک روز زندگی زن ایرانی که 31 لباس به مناسبت روزهای یک ماه تابستان طراحی شده لباسها بر گرفته از نقوش ایرانی است عکاسی آن اولین مستند خیابانی بود. زمسان تلفیق تور و پولک و زری متریال لباس شب در قالب پالتو طراحی و تولید شد و با الهام از شاهنامه بایسنقری پالتومردانه با نقوش ایرانی ارائه داده است.

جبری دارای 155 نشان شیما و 10 مالکیت معنوی از بنیاد ملی مد و لباس است و آخرین کالکشن او با عنوان چهل جین تلفیق جین و چهل تکه ایرانی است که اسفند 97 در سازمان اکو همزمان با روز جهانی اکو و روز زن رونمایی شد. جبری در چیا مد در امتداد هدف آغازین خود در امر آموزش، توانمند سازی و هم افزایی به مشاوره و برگزاری رویکردهای مد و لباسی ادامه می دهد در این راستا برگزاری اولین جشنواره سی پال با محوریت شناسایی و معرفی طراحان، حمایت از تولید ملی و طراح ایرانی برگزار شد.

 

و سیپال آغاز یک ماجرای بزرگ بود

سی پال همکاری تنگاتنگ جبری با خاتون شهبازی رو فراهم آورد. نگاه نو وتلاش مستمر این تیم در حیطه مد  لباس باعث شد تا سی پال در اولین برگزاری خود با موفقیتی کم نظیر روبرو شود.

سهیلا جبری (چیا) در طول سی سال فعالیت خود همواره در راستای فرهنگ و هنر پوشیدنی ایرانی تلاش کرده و نام او در کنار موفق ترین و تاثیرگذارترین نام آوران این عرصه درخشیده است. رابطه او با جوانان و حمایت از آنها جز برنامه زندگی اوست. جبری در کارنامه خود تقدیر نامه ها زیادی را به یادگار دارد او در کنار مد و لباس تجربه های خو در قالب داستان نویسی را هم دنبال می کند. جبری می گوید هدف کوتاه مدت من تاسیس مدرسه مد و لباس و سرمایه گذار روی نوجوانان و هدف بلند مدت من  ، سهم و تاثیرمد و لباس ایرانی در بازار جهانی است.

افرادی که جبری همواره قدردان آنهاست

 با سپاس از خانم ها جمینه عظیمی، فاطمه بختیاری، گل بدن موسیوند، زهراسعیدی، اکرم میرزاده، عشرت ربیعی، پروانه صدیقی، فریباسهرابی پریسا و پریا رهروان سحر.

با سپاس از آقایان سید غلامرضا جبری، جابر قاسمعلی، خلیل سلگی، ابراهیم رشیدی، نصرت منتظری، بابک صدیقی، حسین پرنیا.

و تشکر ویژه خاتون شهبازی همراه و حامی همیشگی من.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

chiamod