تاریخ انتشار : 17 مهر 1400
نقش و کارکرد تفکر بصری در فرآیند تفکر طراحی
DESIGN THINKING
#مینا-موهبتی، استاد دانشگاه/طراح و عضو هیات علمی دانشگاه
حرفهها و دانشهای مرتبط با مقولهی طراحی، همچون طراحی لباس، طراحی گرافیک، طراحی صنعتی و… در مسیر خلق خود از فرآیند تفکر طراحی بهره میبرد، از همین رو تفکربصری که از مراحل اصلی تفکرطراحی محسوب میشود، نقش مهمی در روند این حرفهها دارد. طراحان در فرآیند تفکرطراحی و پرداختن به مسألهی مورد نیاز به طراحی، بارها و بارها روند تفکربصری و سیر تکوینی آن را تا رسیدن به مناسبترین راهحل و طرح نهایی میپیمایند.امروزه، با وجود پیشرفتهای حوزهی تکنولوژی و ظهور ابزارهای نوین در زمینهی طراحی، اهمیت تفکربصری همچنان بهقدرت خود باقی است. تجربهی طراحان بیانگر این امر است که ابزارهای کامپیوتری و تکنولوژیهای نوین در مرحلهی تفکربصری و ایدهپردازی نقش مؤثری ایفا نمیکنند و فاقد توانایی تفکر و خلاقیت هستند، میتوان گفت بازده اصلی و کارکرد این ابزارها در مرحلهی، ارائه و اجرای ایدهها و راهحلهای بدست آمده و همچنین ارزیابی آنها است. بنابراین، بخشی که در فرآیند خلق آثار حوزه دیزاین و طراحی حاوی تفکر انسانی است و میتواند نقش ارزشمندی در آفرینش آنها ایفا کند، روند تفکر بصری و کیفیت آن است.ورود نرمافزارهای مختلف جهت انجام مراحل طراحی و توسعهی آنها در زمینههای مختلف، باعث غفلت دانشجویان رشتههای مرتبط با طراحی نسبت به انجام فرآیند طراحی با دست، دستنگاری، ایجاد پیشطرحهای مدادی و درنتیجه کمرنگشدن نقش تفکر در حیطهی طراحی بهخصوص در مرحلهی تفکر خلاقانه و ایدهپردازی شده است، چرا که این مراحل ارتباط مستقیم با تفکربصری دارند. با توجه به آنچه آورده شد مطالعه و تحقیق پیش رو سعی در تبیین نقش تفکر بصری ی و جایگاه آن در فرآیند تفکر طراحی دارد و در راستای رسیدن به این منظور ابتدا به شرح و بسط فرایند تفکر طراحی میپردازد.
تفکر طراحی
تفکرطراحی در غالب یک مسأله شکل میگیرد که در فرآیند آن طراح برای آن مسأله راهحل مییابد و ارائه میدهد. تفکرطراحی را میتوان فرآیندی معرفی کرد که طی آن، صورت مسأله که نیازهای طراحی در آن تعریف و مطرح شده است پس از ارجاع دادن به طراح و تیم طراحی، بررسی، مطالعه، ایده پردازی و راهحلیابی میشود و در نهایت به اجرا در میآید. این فرآیند به مراحل متعددی قابل تقسیم است. در مرحلهی ابتدایی، صورت مسأله اولیه و نیازهای طراحی توسط سفارشدهنده شکل میگیرد. در مرحلهی بعدی، این مسأله مورد بررسی و تحقیق قرار میگیرد تا ابعاد و زوایای گوناگون آن شناخته و آشکار گردد. با تکمیل شدن دادهها و اطلاعات مورد نیاز مرحلهی ایدهیابی و ایدهپردازی آغاز میشود. در این مرحله است که تفکربصری بهعنوان ابزاری کلیدی نمود پیدا میکند. طراحان به ایدهیابی، ترسیم و بصریسازی ایدهها میپردازند و راهحلهای مختلف به مدد بصریسازی امکان دیده شدن و ظهور مییابند. در مرحلهی بعد یکی از مناسبترین ایدههای ترسیمشده، توسط تیم مربوطه انتخاب و جهت بسط و اجرای نهایی به مرحله ارائه و تحقق وارد میشود و پس از نهاییشدن طرح، مرحلهی ارزیابی آغاز میگردد. در این مرحله، نیاز است تا طرح نهایی از جهات مختلف و معیارهای دستورکار اولیه مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.تیم براون تفکرطراحی را شامل سه فازمیداند؛ «فاز الهام، که موقعیتی را برای یافتن راهحل فراهم میکند. فاز ایدهپردازی، بهعنوان یک فرآیند تولید، توسعه و آزمایش ایدهها عمل میکند و فاز پیادهسازی که مسیری نهایی برای اجرا ارائه میدهد. این سه فاز غیرخطی بوده و فضاهای آنها بهدلیل غیرخطیبودن این فرآیند با یکدیگر همپوشانی دارند» موزوتا نیز تفکرطراحی را بر اساس هدف، به دو فرآیند طبقهبندی میکند که هر یک دارای مراحل زیرین خواهند بود. طبقهی اول طراحیهایی هستند که فقط درصدد اصلاح وضع موجود به وضعیت مطلوب برمیآیند و دارای سه مرحلهی اصلی تحلیلی، ترکیبی و نهایی است. مرحلهی تحلیلی بهمنظور گسترش میدان دید است، مرحلهی ترکیبی بهمنظور آفرینش ایده و مرحلهی نهایی، انتخاب راهحل بهینه است. طبقهی دوم طراحهایی هستند که فرآیند خلاقانه و نوآوری را دنبال میکنند و شش مرحلهی صفر تا پنج برای آن قائل میشود.مرحلهی صفر یا جستجو، که در آن یک فرصت یا نیاز بالقوه شناسایی میشود. هدف این مرحله، گسترش عرصهی بررسی بهمنظور شناسایی مسألهای است که طراحی میتواند آن را حل کند. مرحلهی یک یا تحقیق، که در آن طراح فرصت مورد نظر را بررسی میکند و درخصوص آن سؤالاتی مطرح وسپس اطلاعات و دادهها را جمعآوری میکند. در این مرحله، شناسایی دقیق پروژه و سپس تعریف ایده و مفهوم بعدی آن انجام میگیرد. مرحلهی دو یا اکتشاف، که در این مرحله، پس از درک کلیات مسأله، طراح همهی منابع خلاقهاش را بهکار میگیرد تا ایدهی مفهومی اولیه را از طریق دستنگارهها و اشکال متفاوت مشخص سازد. این مرحله بهروشنشدن محورهای خلاقیت و سبکهای بصری متفاوت میانجامد. مرحلهی اکتشاف، با انتخاب یک یا چند مسیر خلاقه (با توجه به اولویتهای تعریفشده در صورت مسألهی طراحی) خاتمه مییابد. ارائهی کار بهصورت بصری در مرحلهی اکتشاف، این امکان را فراهم میآورد تا عکسالعملهای مسئولین مختلف، تجزیه و تحلیل شود و نوعی گفتگو دربارهی عناصر بصری مشخص پروژه بوجود بیاید.
مرحلهی سه یا توسعه، که در آن راهحلهای انتخابشده بهطور رسمی ارائه میشوند. یک مدل در ابعاد واقعی ایجا میشود و محدودیتهای فنی شناسایی میگردد. مرحلهی چهار یا تحقق، که در آن طراح روی تحقق نمونهی ساختهشده، کار میکند. او اسناد اجرایی و تدابیری را تهیه میکند که بیانگر جزئیات اجرای طرح است. مرحلهی پنج یا ارزیابی، که در سه مرحلهی کنترل فنی، آزمایش محاسبات و ارزیابی دیدگاه به آزمایش طرح نهایی میپردازد.
تفکر بصری
همانگونه که پیشتر آورده شد، تفکرطراحی بر شناخت و درک مسألهی مورد نیاز به طراحی و یافتن راهحل برای آن تمرکز دارد و در مسیر این فرآیند از تفکربصری بهره میبرد. تفکربصری را میتوان چرخهای از تخیل، ایدهیابی و بصریسازی ایدهها دانست و از مراحل اصلی و جوهرهی تفکرطراحی محسوب میشود.مرحلهای که تصورات و دادههای ذهنی طراحان از طریق اشکال و تصاویر به عینیت درمیآیند. لازیو، تفکربصری را تفکری مینامد که از محصولات بینایی، تخیل و ترسیم استفاده میکند و در نهایت امر، ما با یک فکر ترسیم شده روبرو هستیم. ویلمن، «تفکربصری را قابلیت تبدیل اطلاعات به تصاویر، نشانههای گرافیکی و اشکالی میداند که به برقراری ارتباط کمک میکنند» مک کیم نیز «سه حالت دیدن، تصورکردن و ترسیمکردن را از مراحل اصلی تفکربصری معرفی میکند».قسمتهایی که حلقههای این سه بخش با یکدیگر در نمودار همپوشانی دارند را میتوان طیف گستردهای از تعامل سه بخش ذکرشده، درنظر گرفت. «در محلی که دیدن و ترسیمکردن همپوشانی دارند، دیدن، ترسیمکردن را تسهیل میکند همانطور که همزمان ترسیمکردن، دیدن را تقویت میکند. در محلی که ترسیمکردن و تصورکردن همپوشانی دارند، ترسیمکردن باعث تحریک و بیان تصور میشود و همینطور تصورکردن و تخیل نیز زمینهی ترسیمکردن را فراهم میسازد. در جایی که تصورکردن و دیدن همپوشانی دارند، خود فعل دیدن نیز بهخودی خود، مواد اولیه را برای تصور فراهم میکند. در بخشی که این سه حلقه تداخل کردهاند و همپوشانی سه بخش دیدن، تصورکردن و ترسیمکردن رخداده است، این سه فعل به صورت فعال ادغام شده و وارد تجربهی تفکربصری میشوند، که میتواند منجر به آفرینش ایده گردد». بنابراین، متفکر بصری هنگام دیدن، تصورکردن و ترسیمکردن بهطور روان و پویا از روشی به روش دیگر و از تصویری به تصویر دیگر در حرکت است. بهطور مثال او مشکل را از زوایای متعددی میبیند و حتی شاید بتواند مستقیم از طریق دیدن، مشکل را حل کند. او اکنون با درک بصریِ صورت مسأله، راهحلهای جایگزین را تصور میکند و بیش از آنکه به بخش حافظهی خود اعتماد کند، به سرعت چندین طرح را ترسیم میکند تا بتواند بعدتر آنها را با یکدیگر مقایسه و ارزشگذاری کند. گردش میان تصاویر ادراکی، تصاویر درونی و تصاویر گرافیکی تا زمانی که مشکل حل شود ادامه پیدا میکند.
جمع بندی
تفکربصری در فرآیند تفکرطراحی بر اساس چهار کنش نگاهکردن، دیدن، تصورکردن و ترسیمکردن شکل میگیرد. در این فرآیند تفکربصری شیوهای از تفکر محسوب میشود که ترسیمکردن وجه تمایز آن با حالتهای دیگر تفکری در فرآیند طراحی است و موجب بروز ویژگیها و قابلیتهایی چون گفتگومندی، کشف و مدیریت ایدهها و ذخیرهسازی در روند آن میگردد. در فرآیند تفکربصری سه ابزار داخلی چشم، چشم ذهن و هماهنگی دست و چشم بهطور مکمل در کنار کنشهای نگاه کردن، دیدن، تصورکردن و ترسیم کردن قرار میگیرند.درخصوص کارکرد تفکربصری در فرآیند طراحی میتوان گفت در تمامی میتوان نقش و حضور تفکربصری را دنبال کرد. در مرحلهی آغازین، به هنگام رویارویی با صورت مسألهی طراحی و در راستای فهم بهتر صورت مسأله و شناخت ابعاد آن، از تفکربصری و بصریسازی (در سادهترین حالت رسم نمودارها و جداول اطلاعات)، یاری میجویند و کل مسیر فرآیند تفکرطراحی را بصریسازی و بیان میکنند. به هنگام تمرکز در مرحلهی دوم (مرحلهی اندیشیدن از طریق دستنگاری و طرحزدن است) طراح از طریق گفتگوی درونی میان خود و دستنگارههایش به سوی کشف راهحلها و ایدههای گوناگون هدایت میشود. تفکربصری همانگونه که در مرحلهی ایدهسازی و ایدهپروری جایگاهی حیاتی دارد و میتواند هم موجب کشف راهحلهای گوناگون و خلاق شود و هم شرایط نقد و تفسیر مسیر ایدهپردازی را برای طراح فراهم سازد، بههمان میزان در بصریسازی کل فرآیند تفکرطراحی، به مثابه ابزاری کلیدی عمل میکند و با تمرکز بر کل مسیر طراحی و بصریسازی میتواند روابط تمامی مراحل از ابتدا تا انتهای این فرآیند را همچون قدرت تسلطیابی به کلیات و جزئیات طرح و مدیریت آن را بهطور همزمان و تؤام برای طراح و تیم طراحی فراهم آورد.