تاریخ انتشار : 9 مهر 1400
زیبا شناسی، جلوه های بصری پوشاک اقوام گلستان
Aesthetics of visual effects of Golestan tribes clothing
نویسنده : سمانه شهری نژاد/مدرس پژوهش گر و دانشجوی دکترای تخصصی پژوهش هنر
تاریخ پوشاک بخشی از تاریخ تمدن است که در آن از تحولات، شکل و فرم لباس از زمانهای دور تاکنون گفتگو میکند و این تحولات با تحولات دیگر تاریخی، اجتماعی و معیشتی مردم ارتباط مستقیم دارد. درهرحال منشأ لباس هر چه باشد نکته آن است که استفاده از لباس یک ضرورت است. منتهی در هر موقعیتی یکی از ضرورتها (زیباشناسی)، یا حفاظت در مقابل طبیعت، اهمیت بیشتری پیدا میکند و بنابراین وضعیت پوشاک نیز در همین اساس دچار تغییراتی خواهد شد. آشکارترین نشانه فرهنگی و شاخصترین مظهر و سمبل ملی ـ قومی، هر جامعه، پوشاک است. پوشاک یکی از نیازهای اساسی مادی انسان است که برای تطبیق با محیط طبیعی و اجتماعی که از آغاز پیدایش بشر تاکنون بر اساس شرایط مختلف اقلیمی و اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده دچار تغییر و تحول شده است و کارکردهای مختلف و عناصر فرهنگی مرتبط با آن در قالب فرهنگ مادی بررسی و مطالعه میشود.پوشاک سنتی استان گلستان (اقوام ترکمن، قزاق، کتولی، ترک قزلباش، مازنی، بلوچی، سیستانی، سنگسری، کرمانجی، کرد، شاهکویی و غیره)، بخش عظیمی از فرهنگ اصیل، بومی و معنوی آن است و گنجینه پر بها و باارزشی است که هر قوم وظیفه دارد در نگهداری و حفظ و سپردن تام آن به نسلهای بعدی، اهتمام ورزد.پوشاک سنتی اقوام استان گلستان و مطالعه آن در مجموعهای از «سرپوش»، «تن پوش» و «پاپوش» و همچنین «زیورآلات» و جواهرات «محلی» محدود میگردد. تنوع پوشاک بانوان به خصوص در سرپوشها و تنپوشها در بین اکثر اقوام ازجمله ترکمنها، و نیز استفاده از زیورآلات و تزئینات و آویزههای پوشاک بهمراتب بیش از پوشاک مردان است. بر همین اساس بانوان در عرصه زندگی و انتقال فرهنگ نقش مهمی داشتهاند. با نگاه به نظریه های مردمشناسی اقوام موردبحث (اقوام بومی و محلی استان گلستان) میتوان بهآسانی و با دقت و بهطور همهجانبه در شناخت زندگی اجتماعی و فرهنگی و سیر تکاملی فرهنگ و تمدن جوامع به سؤالهایی که در مورد وقوع رفتار اجتماعی به شکل موجود و علل تمایزات بشری بناشدهاند، پاسخ داد.مردمشناسی فرهنگی، زمینههای پژوهشی گستردهای برای شناختن و شناساندن فرهنگ اقوام بومی و محلی گلستان در زمینههای مختلف پوشاک و زیرشاخههای آن دارد. پژوهش درباره فرهنگ پوشاک و دگرگونیهای آن در طول زمان خود گستره عظیمی از مردم شناختی را در بردارد که منجر به آگاهی بر مجموعهای از دانستنیها و نگرشهای قومی، ملی، دینی و مذهبی میگردد. گروههای متفاوت قومی که در استان گلستان زندگی میکنند؛ هر یک دارای ویژگیهای برجستهای هستند و تحت تأثیر عوامل گوناگون ازجمله عوامل اکولوژیکی منطقه قرار دارند، تنپوش ویژهای به تن دارند که در همان نگاه نخست، قومیت، حوزه زندگی، زبان و سایر مشخصات فرهنگی و حتی مذهب و اشتغالات اصلی زندگی آنان را در ذهن بیننده تداعی میکند.موارد استفاده از هر بخشی از پوشاک، رنگ، جنس، اندازه، زیورآلات و تزئینات، نقوش و نحوه استفاده آن و نیز مقدار پارچه لازم و اندازهها، رنگ، جنس، تزئینات، نحوه دوخت و طرز تهیه، کارکرد و موارد استفاده تن پوش نزد دختران وزنان معرف و نشاندهنده منزلت اجتماعی، شخصیت، موقعیت اقتصادی، سن و ویژگیهای فرهنگی آنها به شمار میرود. بنابراین پوشاک سنتی میتواند دلایل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته باشد که ریشه در ساختار فرهنگی و موقعیت اقتصادی آنان دارد.کامل بودن پوشاک سنتی و راحتی آن در بین اقوام استان گلستان، زیبایی، استفاده مناسب از رودوزیهای سنتی در تکمیل و تزئین لباس، داشتن تجانس و قرابت فوقالعاده بافرهنگ جامعه به خصوص با محل موردنظر خود، و متناسب بودن با شرایط اقلیمی و جغرافیایی، بر اهمیت هر چه بیشتر آن می افزاید.
پوشیدگی از جمله شاخص های بارز پوشاک سنتی در فرهنگ اقوام گلستانی است. در تمامی اقوام زیبایی های بصری را میتوان در قالب رودوزی و سوزندوزیها و زیورآلات بکار رفته که هر یک دارای بار فرهنگی میباشند، مشاهده کرد. همچنین فرم و برش تنپوشها بهگونهای است که علاوه بر راحتی آن، مانع انجام فعالیتهای گوناگون نمیشود و پوشش کامل به شمار میرود. پوششی که علاوه بر پوشیدگی، نشاندهنده قومیت و باورهای مربوط به آن قوم نیز هست.یکی دیگر از عوامل مؤثر بر چگونگی پوشاک، اقلیم و طبیعت اوست. نوع اقلیم و طبیعت، کمی یا افزودنی پوشش، بلندی یا کوتاهی، تیرگی یا روشنی و ضخامت و نازکی جامه را سبب می شود. در مناطق گرمتر، اغلب از جامه های نازک و روشنتر و در مناطق سرد و کوهستانی از جامه های تیره و ضخیمتر استفاده میشود. مردم مناطق سردسیر بیشتر از سایر مناطق از جنس پشمی و نمدی استفاده می کنند. معمولاً در تهیه پوشاک نیز از مواد موجود در طبیعت استفاده میشود. پوشاک و زیورآلاتَ، عناصر فرهنگی هستند که باهم و در کنار یکدیگر معرف ذوق، سلیقه، شکوه و غنای فرهنگی هر قوم میباشند. علاوه بر تزئیناتی نظیر نواردوزی، یراقدوزی، پولکدوزی، آویختن سکه ها و غیره که در پوشاک زنان مشاهده میشود، تزئینات دیگری نیز مانند سوزندوزی و نقشبندی (مانند بلوچی و ترکمنی) در این پوشاک ملاحظه میشود. وجود طرحها و نقوش روی لباس منعکسکننده آداب و سنن و باورهایی است که بازندگی سنتی خاص یک منطقه در ارتباط است. سوای تزئینات پوشاک، بانوان خود را به زیورهای گوناگونی میآرایند. زیورآلات هر منطقه با تبعیت از نوع لباس آن منطقه از ویژگی خاصی برخوردار است. زیورها بهتنهایی برای زیبایی به کار نمیروند. بلکه نشان و نمادی هستند که علاوه بر بیان موقعیت اقتصادی و اجتماعی فرد، منعکسکننده بسیاری از جنبههای مادی و معنوی، مفاهیم اجتماعی، دینی، اخلاقی و هنری است. رنگ مورداستفاده پوشاک (بخصوص رنگ قرمز جدا از فلسفه شکل گیری آن)، گویای ویژگی های اجتماعی و فرهنگی هر قوم است. فرهنگعامه، سرشار از نشانه ها و نمادهاست و نماد یکی از جنبه های بیانی رنگ است. نمادهای این خصیصه تا حدی تحت تأثیر خودآگاه انسان و تا حدی تحت تأثیر شرایط اقلیمی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه به شکلی پذیرفته میشوند که ممکن است خلاف آن در گروه دیگری رایج باشد. نمادین شدن رنگ به اقتضای شرایط خاص حاکم بر جامعه صورت می گیرد. تمام افرادی که به یک تمدن وابسته هستند در مورد یکرنگ عکسالعمل مشابهی دارند.
تحلیل و بررسی پوشاک اقوام استان گلستان
- طراحی: طراحی پوشاک بانوان دارای برشهای ساده و خطوط عمودی و قطعات هندسی در زیر بغل است. بطوری که در برشهای چارقد و شلوار زنانه هم از این نوع برشها استفاده میشود. این طرحها را همواره در طول زمان حفظ کرده اند، دارای ویژگیهای اولیه و پریمیتیو (باستانی) در نقوش ترکمن دوزی، سیاهدوزی است. با توجه به اینکه مواد اولیه لباس آنها غالباً پارچه های ابریشمی یا نخی دستباف بوده است و این پارچه ها معمولاً در عرض 30 تا 45 سانتیمتر بافتهشده است، بنابراین میتوان اظهار کرد که طراحی لباس آنها با توجه به طراحی و بافت پارچه های دستباف و محدودیت عرض پارچه بوده و درنتیجه طراحی بافت پارچه و طراحی لباس از یک هماهنگی خاصی برخوردار بوده است.
- شکل ظاهری: گشاد بودن لباس متأثر از شرایط اقلیمی و نوع زندگی است که در منطقه بودهاند. بنابراین جنس پوشاک زنان، سبک و قابل حرکت راحت برای انجام کارهای روزانه بوده است. که در این شکل ظاهری، تا به اکنون به طراحی لباس خود وفادار بوده اند.
- رنگ لباس: رنگهای بکار رفته در پوشاک و اجزای آن در لباس بانوان، در رنگ مایه های قرمز- زرشکی و بنفش بوده است که با توجه به اقلیم منطقه جلوه بصری خاصی داشته است و مضاعف بر آن، خوشیمن بودن رنگ سرخ نیز زمینه بهره گیری گسترده را برای استفاده از این رنگ فراهم کرده است. رنگ در ایلات با فلسفه وجودی خاصی بکار برده میشود. نشانه ی قلب و آتش است که این خود دربردارنده جوانی و حیات در بین زنان کهنسال میباشد. حالآنکه در بسیاری از اقوام محلی ایران برای گروه های سنی رنگها و تزییناتی متفاوت در نظر گرفته میشود. درگذشته فقط در بین بانوان ترکمن، فقط از رنگهای زرد و قرمز و سفید و مشکی استفاده میشد. در باور بانوان اقوام ترکمن، کتولی و ترک قزلباش استان گلستان، رنگ قرمز به رنگ خون جاری در شریان زندگی است. رنگ شادی، سلامتی و خوشبختی و سعادت بشری است و در مقابل آن رنگ زرد نماد بیماری، رنج، شکست و ناکامی است. با این دیدگاه عمیق و فلسفی که همیشه دو عنصر متضاد تکمیلکننده و عامل جریان زندگی هستند، اگر شادی هست غم در مقابلش باید باشد که شادی معنا و مفهوم پیدا کند و سفیدرنگ نیک بختی و روشنایی، رنگ روز و سیاهرنگ شب، رنگ مرگ و اورنگ نیستی است. فنا سفید و سیاه در کنار هم هویت می یابند و تعبیری از تولد و مرگ را تداعی میکند (مانند سیاهدوزی زنان شاه کوه بر روی لباسهای سفید نخی). است.
- نقوش: نقشهای بکار رفته در پوشاک بانوان اقوام گلستان عبارتاند از:
– عناصر طبیعت چون خورشید، ماه و ستاره.
– نقوش حیوانی: شاخ قوچ، جوجه، پنجه مرغ، گردن شتر، بال پرنده، دهان مار، عقرب، ناخن گنجشک، شاخ قوچ پیچیده.
– نقوش گیاهی: گل گلدانی، ماری گل، گل ساعتی، کاجی، شرفهای، کنگر.
– اشیا: قندشکن، انبردست، ترازو، صندوق چوبی، شمع، پایه شمع، لنگر، اسکناس.
– نقوش هندسی: نقش چهلتکه، نقش هفت و هشتی، شطرنجی، بند رومی، بازوبندی، ضربدری، صرافی.
با توجه به بررسی مردم شناسی فرهنگی در پوشاک اقوام گلستانی، میتوان عوامل مشترک را نام برد که در سبک زندگی آنها تأثیر بسزایی گذاشته است:
پوشیدگی در لباس که برگرفته از مبانی اعتقادی است. شکل ظاهری که ساده و بلند و گشاد بودن مشخصه آن است. تنوع بینظیر و بیبدیل در رنگ، تزیینات(سوزندوزی، سکههای طلا و نقره، مهره و سنگ) و آرایهها و عناصر وابسته به لباس کاملاً مشهود است. و بعد اجتماعی افراد که نشانگر تمکن مالی افراد در فاخر بودن و استفاده از تزیینات میباشد.