تاریخ انتشار :6 آذر 1400
تاثیر معماری در تصویر و تجسم برند
#شالیزه-نوذری / معمار و دیزاینر
شما فقط ده ثانیه وقت دارید که افراد رهگذر را جذب فروشگاه کنید. ویژوال مرچندایزینگ یا چیدمان تصویری، یک راهکار معماری برای ترغیب مشتری برای ورود به فروشگاه است. راه چاره ایی که میتواند بیننده غیرفعال را به یک مشتری فعال تبدیل کند. طرفداران این نظریه یک شعار معروف دارند: عقل مشتری در هنگام خرید در چشم اوست. به این معنی است که مشتری محصول را میبیند و به خرید آن ترغیب میشود. اما برای اینکه این اتفاق بیافتد به یک چیدمان زیبای دیداری احتیاج داریم. راه حلی که از طریق معماری و به واسطه ی دانش اصول طراحی و چیدمان فروشگاهی امکانپذیر است.مرچندایزینگ, پنج اصل زیر را به عنوان اصول ویژوال مرچندایزینگ معرفی می کند:1- رنگ؛ مهمترین اصل2-تعیین نقطه ی کانونی3-استفاده از عالئم راهنما4-قرار دادن حداکثر اقالم در معرض دید مشتری5-استفاده هوشمندانه از فضاهای خالی. تجارت بصری ارائه یا نمایش محصوالت به شکلی است که باعث می شود آنها از نظر بصری جذاب ومطلوب باشند. چیزهایی مانند ویترین های شیشه ای ، مانکن های لباس پوشیده، چیدمان کفشهای دوخته شده روی دیوار و میوه های تازه که با رنگ سازماندهی شده اند، همه نمونه هایی ازتجارت بصری هستند.اغلب گفته می شود که تجارت بصری هم یک هنر است و هم یک علم. میدانید چرا؟ این هنراست زیرا در آن عناصر بصری وجود دارد. از خطوط، رنگ ها، نورپردازی ها، نسبت ها و فاصله برای ایجاد ارائه های زیبا و متعادل استفاده می کند. همچنین این یک علم است زیرا هدف خاصی دارد و از مفاهیم روانشناسی برای تأثیرگذاری بر احساسات خریدار و رفتار خرید استفاده می کند.تجارت بصری همه چیز در مورد استفاده از جلوه های هنری برای جلب توجه و عالقه خریداران است.هدف اصلی تجارت بصری جذب مشتری و افزایش فروش است. بله، بسیار ساده و در عین حال بسیارمهم است. بنابراین، یک استراتژی تجاری موثر بصری باید خریداران را به داخل فروشگاه بیاورد و آنها را به اندازه کافی و طوالنی در آنجا نگه دارد تا چیزی بخرد.تحقیقات نشان داده است که بیشتر خریداران اکثر تصمیمات خرید خود را در حالی که در داخل فروشگاه هستند، میگیرند. همانطور که مشاهده می کنید، این امر، تجارت بصری را به یک ابزار قدرتمند بازاریابی تبدیل می کند. بنابراین چگونه خرده فروشان این کار را انجام می دهند؟ آنها از اشکال، رنگ ها، نورپردازی، تصاویر و سایر عناصر طراحی در نمایش محصول خود استفاده می کنند تا تجارب احساسی مثبتی ایجاد کنند که می تواند یک خریدار را برای خرج کردن بیشتر مجاب کند.در نتیجه وقتی که چنین فرهنگ بصری وجود دارد مباحث branding Retail وmerchandising Visual اهمیت می یابد. تجارت بصری یا بازار پردازی بصری ارائه یا نمایش محصوالت به شکلی است که باعث می شود آنها از نظر بصری جذاب و مطلوب باشند.چیزهایی مانند ویترین های شیشه ای ، مانکن های لباس پوشیده، چیدمان کفش های دوخته شده روی دیوار و میوه های تازه که با رنگ سازماندهی شده اند، همه نمونه هایی از بازار پردازی بصری هستند.
طرفداران این نظریه یک شعار معروف دارند: عقل مشتری در هنگام خرید در چشم اوست. به این معنی است که مشتری محصول را میبیند و به خرید آن ترغیب میشود. اما برای اینکه ایناتفاق بیافتد به یک چیدمان زیبای دیداری احتیاج داریم. راه حلی که از طریق معماری و به واسطه ی دانش اصول طراحی و چیدمان فروشگاهی امکانپذیر است .بسیاری از برند ها ، با داشتنفروشگاه در بیشتر پایتخت ها و شهرهای بزرگتر ، در سراسر جهان شبیه به هم هستند: توزیع هایمشابه ، رنگ بندی مشابه ، نورپردازی و استراتژی های نمایش محصول. حتی کار کردن بر رویسایر حواس انسان برای هدفی فراتر از جلب توجه مشتریان از طریق موسیقی یکسان یا بوی یکسان ، بتواند مشخصه یک برند یا فروشگاه خاص باشد. حال برای توضیح بیشتر این برند به توضیح استراتژی store flagship در تجارت خرده فروشی ها و برند ها می پردازیم .store flagship به معنی وجود یک شعبه اصلی و ممتاز در بین شعبه های دیگر فروشگاه های زنجیره است و هدف و مسئولیت آن این است که مشتریان را بیش از گذشته به سمت برند بکشاند تا فروش داشته باشد. تمرکز بر تجربه و ایجاد یک فروشگاه مقصد است که مردم می خواهند از آن دیدن کنند. این واژه در اصل از معنی کشتی های پرچمدارکه کشتی هایی هستند که ناوگان را هدایت می کنند یا عالوه بر این ، کشتی هایی که به راحتی به ناوگان خاصی مرتبط می شوند ،به وسیله ی ویژگی های برجسته ای که در میان سایر کشتی ها دارند.فروش محصوالت تبدیل به یک هدف فرعی در این نوع فروشگاه ها می شوند ، در حالی که فروش یک تصویر خاص مرتبط با یک نام تجاری خاص اهمیت بیشتری پیدا می کند. معماری نقش مهمی در طراحی این نوع فروشگاه ها ، در داخل و خارج شکل آن ها دارد.عالوه بر طراحی داخلی دقیق، اصول خاص و اولیه ای دارد که حتما باید رعایت شود. اغلب، ساختمانهای نمادین، که در بیشتر خیابانهای اصلی گردشگری واقع شده اند، برای قرار دادن این نوع فروشگاهها انتخاب می شوند. گاهی ساختمانهایی که معماری سنتی خاصی را دارند انتخاب می شوند ، برخی دیگر به دلیل معماری برجسته در میان ساختمانهای سنتی دارند انتخاب می شوند. گاهی اوقات، این نوع فروشگاه های شاخص برای خریدار به یک جاذبه گردشگری تبدیل می شوندکه باعث انتخاب آن ها توسط خریداران می شوند تنها، به دلیل گاهی اوقات در خیابانی شلوغی قرار دارند.حتی کسانی که پول کافی برای خرید از این مغازه ها را ندارند اما در کنار آن ها قدم میزنند زیرا جذب معماری آن ها شده اند.در نتیجه طراحی داخلی و خارجی این شعبه های شاخص و ممتاز تاثیر به سزایی در تصویری که از یک برند برای خریداران ایجاد می شود دارد.از این جهت در مواردی از معماران مشهور برای طراحی یک فروشگاه انتخاب می شوند. به عنوان مثال ، دوریانا و ماسیمیلیانو فوکساس ، Fuksas Massimiliano- Doriana ،فروشگاه مفهومی خیابان 5 آرمانی را در سال 200۹ طراحی کردند ، با راه پله مرکزی که بازدید کنندگان را به سمت برند ها هدایت می کرد.اگرچه برند پرادا و نام رم کولهاس ، Koolhas Rem به عنوان معمارانی که برای جایگاه خود در صنعت مد مبارزه می کنند شنیده می شود. در واقع، پرادا یکی از برند هایی است که با طراحی فروشگاه های خود از کار بسیاری از معماران مشهور استفاده کرده است به همین دلیل است که نام Epicentres Prada را روی آن نهادند. اولین فروشگاهی که با توجه به معماری ساخته شد را میتوان به فروشگاه خیابان برادوی شهر نیویورک است که توسط شرکت معماری OMA طراحی شده است اشاره کرد. اما بعدا چنین طرحی در خیابان های توکیو و لس آنجلس پدیدار شد. دومین مورد طراحی شده توسط معماران Meuron de & Herzog انجام شده است.
نویسنده : سرکار خانم #شالیزه-نوذری معمار و دیزاینر